دوران سوگ

روان شناسان ضربه ی روحی پس از طلاق را برابر با مرگ عزیزان می دانند. فقدان و از دست دادن بسیار دردناک و حزن انگیز است،خوب است که بدانیم با چه اتفاقی روبرو می شویم چون انسان ذاتا از هر چیز ناشناخته و مبهمی می ترسد و یا فرار می کند یا می خواهد با آن مبارزه کند. در مورد طلاق،بهترین کار در مقابل این ترس بیشتر دانستن و آگاهی است و البته پذیرفتن هر احساسی که به سراغمان می آید،نه فرار و نه مبارزه. در این صورت با دید باز تصمیم می گیرید و کمتر ضربه میخورید.ممکن است اولین حسی که تجربه می کنید مثل یک شوک و ناباوری باشد بسته به اینکه شما ترک کننده باشید یا ترک شونده یعنی اینکه تصمیم طلاق از طرف شما باشد یا همسرتان،این احساس متفاوت خواهد بود.ولی به هرحال این احساس یکه خوردن و بهت در برابر تمام شدن یک رابطه وجود خواهد داشت و یک علامت سؤال تمام ذهن را اشغال خواهد کرد که چرا؟ چرا من؟ چرا طلاق؟

مراحل سوگ و فقدان طبق مدل کوبلر راس:

      1. مرحله اول:انکار انکار سهم خودتان در طلاق، انکار ترک شدن توسط دیگری، انکار تمام شدن همه چیز.
      2. مرحله دوم:خشم شما خشم بسیار شدیدی را تجربه می کنید،از زمین و زمان شاکی هستید،از پدرو مادر از بچه ها و همسرتان که جای خودش را دارد و بیشترین خشم نصیب او می شود.من شنیدم بعضی از مراجعان پس از طلاق آنقدر خشم و نفرت در وجودشان محبوس است که می گویند دلشان می خواهد او را با ماشین زیر بگیرند و این خشم آنها را می ترساند.
      3. مرحله سوم:چانه زنی ای کاش بیشتربه او محبت میکردم,اگرآن حرف را نمی زدم,ای کاش ها,اما و اگرها شما را کلافه میکند
      4. مرحله چهارم:اندوه غم و اندوه شدید و خلق افسرده,یاس و نا امیدی.ولی منظور مشکل سلامت روان طولانی و اختلال نیست.زمانی می تواند به اخلال افسردگی تبدیل شود که فرد نتواند ان را پشت سر بگذارد.
      5. مرحله پنجم:پذیرش رسیدن به این مرحله راحت نیست و گذراندن آن چهارمرحله زمان و ترتیب مشخصی ندارد.ممکن است شما یکی ازمراحل را تجربه نکنید یا دریک مرحله باقی بمانید,بهرحال بستگی به شخصیت و شرایط هر کس رسیدن به پذیرش متغیر خواهد بود.

گذراندن دوران سوگ با کمترین آسیب:

اول اینکه بدانید شما اولین و آخرین کسی نیستید که چنین موقعیتی را تجربه میکنید.
روزهایی که از به شدت غمگین بودم و احساس درمانگی میکردم و کاری جز گریه کردن از دستم بر نمی آمد فکر می کردم دیگر هرگز روی خوشی و خوشبختی را نخواهم دید.روزهای جوانی ام هدر رفته و تمام شده و من فقط یک زن بدبخت هستم.
اما آن روزها گذشتند و من باز هم خندیدم از زندگی لذت بردم.
شما برای اینکه بتوانید در کمترین زمان و با کمترین آسیب این بحران را پشت سر بگذارید می توانید روی کمک یک مشاور حساب کنید.